یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
در زمان های قدیم در شهری دور، زن و شوهری زندگی می کردند که یک دختر به نام مهتاب داشتند. مهتاب دختر کنجکاوی بود و همیشه سعی می کرد چیزهای تازه یاد بگیرد.مادرش به او آشپزی و خیاطی و پشم ریسی و پارچه بافی و قالی بافی یاد می داد و برایش قصه های قدیمی تعریف می کرد.
پدرش عطار بود؛مهتاب از او اسم و خاصیت گیاهان دارویی را یاد می گرفت و در درست کردن معجون ها و خشک کردن گیاهان،کمکش می کرد
ترانه های کودکان...
ما را در سایت ترانه های کودکان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : taranehaykoodakano بازدید : 267 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 15:18